محل تبلیغات شما

به سوی هدایت



تسلیت تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام

شعر ولادت امام حسن برقعی

اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است

امام ها همه جمعند در کنار حسن

مزار خاکی او شد ابوترابیِ محض

از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن

عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز

حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن


علوم قرآن

ساختار قرآن

ویژگی‌ها

انواع

مثال‌ها

1. انتقال ناگهانی

شش بار دگرگونی در سیاق

1. بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصیرَةٌ * وَ لَوْ أَلْقى‏ مَعاذیرَهُ لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ * إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ»

2. پدیده التفات

غیب به خطاب

1. عبس و تولی * أن جاءه الاعمی * و ما یدریک لعله یزکی»

2. إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فی‏ شُغُلٍ فاكِهُونَ * هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فی‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ* لَهُمْ فیها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما یَدَّعُونَ * سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ»

3. لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنینَ إِذْ یُبایِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فی‏ قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكینَةَ عَلَیْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَریباً * وَ مَغانِمَ كَثیرَةً یَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزیزاً حَكیماً * وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثیرَةً تَأْخُذُونَها»

4. سوره حمد

5. یَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِكُمْ وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنینَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُونَ»

خطاب به غیب

ـ یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْكُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِكُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَیْرٌ ذلِكَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّكَّرُونَ * یا بَنی‏ آدَمَ لا یَفْتِنَنَّكُمُ الشَّیْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَیْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراكُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ»

3. رعایت هماهنگی در فواصل آیات

سجع

ـ بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصیرَةٌ»

ـ وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ * إِلى‏ رَبِّكَ یَوْمَئِذٍ الْمَساقُ»

ـ فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِیَهْ * إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسابِیَهْ * فَهُوَ فی‏ عیشَةٍ راضِیَةٍ * فی‏ جَنَّةٍ عالِیَةٍ * قُطُوفُها دانِیَةٌ»

ـ فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِیَهْ * إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسابِیَهْ * فَهُوَ فی‏ عیشَةٍ راضِیَةٍ * فی‏ جَنَّةٍ عالِیَةٍ * قُطُوفُها دانِیَةٌ»

ـ وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ * فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ *وَ ما أَدْراكَ ما هِیَهْ * نارٌ حامِیَةٌ»

ـ وَ الْفَجْرِ * وَ لَیالٍ عَشْرٍ ‌‌* وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ * وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ»

4. لحن و نغمه‌ها

تلاوت آن در لفظ و نه در نگارش آن در متن تناسب می‌یابد، و از این طریق بر درک احساس عرب چیره می‌گشت.

5. اتكا بر دلایلی خارج از متن

مهمترین دلیل بر ادعای اینكه كه ساختار قرآن، ساختاری گفتاری است»


علوم قرآنی (علوم قرآن) به مجموعه‌ای از دانش‌های مرتبط با قرآن گفته می‌شود که گستره بزرگی از دانش‌هایی همچون تفسیر، تجوید، دانش قرائات قرآنی، شان نزول آیات قرآن، دانش بلاغت آیات قرآن، تاریخ‌گذاری قرآن تا هرمونتیک را دربر می‌گیرد. علوم قرآنی اصطلاحی است دربارهٔ مسائلی مرتبط با شناخت قرآن و شئون مختلف آن[۱] و هدف آن شناخت همه شئون مربوط به قرآن اعم از تاریخ و تفسیر و صورت و محتوا و نهایتاً استفاده بهتر بردن از قرآن در حوزه علوم شرعی و معارف دینی است.[۲] دسته‌ای از این دانش‌ها در سنت اسلامی سابقه دراز دارند، ولی برخی از آن‌ها همچون هرمونتیک مباحث تازه راه یافته به علوم قرآن هستند. همچنین به برخی از این مباحث همچون تاریخ‌گذاری قرآن کمتر پرداخته شده‌است و به تأثیر از پژوهش‌های مستشرقان بیشتر گسترش یافته‌اند. واژگان علوم قرآن که به گستره‌ای از دانش‌های مرتبط با قرآن اشاره دارد، بیشتر در عربی و فارسی به کار گرفته می‌شود و در انگلیسی برابرنهادی ندارد. اگر چه هر یک از دانش‌های موجود در این گستره دارای برابرنهاد انگلیسی هستند. تاریخچه علوم قرآنیکتاب الاتقان فی علوم القرآن نوشته جلال‌الدین سیوطی یکی از اولین کتابهای نوشته شده در این‌باره است. دانشمندان شیعهدانشمندان شیعه، در علوم قرآنی تلاشهای بسیاری کردند. ابوالاسود دوئلی، نخستین کسی است که قرآن را نقطه گذاری کرد. ابان بن تغلب (م 141 ق)، نخستین کسی است که در موضوع قرائت، کتابی تالیف کرد. اولین کسی که درباره مجاز قرآن کتاب نوشت، فراء ( م 207 ق) بود. چهار تن از قراء سبعه، از شیعیان هستند که عبارتند از: ابوعمرو بن علاء، عاصم بن کوفی، علی بن حمزه کسائی و حمزه بن زیات کوفی.[۳]آثار برجسته نوشته شده دربارهٔ علوم قرآنی الاتقان فی علوم القرآن نوشته جلال‌الدین سیوطی قرن نهم و دهم قمری (م-۹۱۱) التمهید فی علوم القرآن نوشته آیت‌الله محمد هادی معرفت قرن پانزدهم قمریدانشهای مورد گفتگو در علوم قرآنیاین علوم عبارت‌اند از:[۲] تاریخ قرآن دانش تفسیر علم قرائت و تجوید و ترتیل علم رسم عثمانی، یعنی شناخت چگونگی رسم‌الخط و املای قدیمی و ثابت قرآن مجید. علم اعجاز قرآن علم اسباب نزول علم ناسخ و منسوخ علم محکم و متشابه علم مکی و مدنی علم اعراب علم غریب القرآن و مفردات قرآن و وجوه و نظایر (واژگان‌شناسی قرآن) علم قصص فقه قرآن یا احکام قرآن دانش بلاغت دانش تجوید دانش قرائات قرآنی دانش غریب‌القرآن دانش شأن نزول آیات قرآن دانش هرمنوتیک-----------------------------------------------------------------پاورقی1. آیت الله محمد هادی معرفت. علوم قرآنی»2. بهاء الدین خرمشاهی. قرآن و قرآن پژوهی»3. حسین حسینیان مقدم، منصور داداش نژاد،‌ حسین مرادی نسب و محمدرضا هدایت پناه زیر نظر دکتر سید احمدرضا خضری (۱۳۹۳). تاریخ تشیع ۲: دولت ها،‌خاندان ها و آثار علمی و فرهنگی شیعه. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. صص. ۳۷۰. منابع1. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، نشر امیرکبیر، چاپ هفتم، ۱۳۸۵.2. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع (به عربی)، ترجمهٔ فارسی از احمد امیری شادمهری، نشر آستان قدس رضوی، ۱۳۸۶.3. معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، ج 2، ص 243.

تاریخ : پنجشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۸ | 14:13 | نویسنده : به یاری خدا | نظر بدهید
تحریف ناپذیری قرآن (علامه محمد هادی معرفت) تحریف در لغت :از ریشه (حرف)/کنار/جانب و انحراف یعنی عدول از حق مانند: حرف جبل یعنی کنار کوه و حرف الصیف یعنی کنار شمشیر: و (ومن الناس من یعبد الله علی حرف) برخی مردم خدا را با حرف عبادت می کنند: زمخشری از قول ابن عباس معتقد است آیه بالا به ( منافقین) اشاره داردتحریف در اصطلاح:1-تغییر معناى سخن، یعنى تفسیر آن به گونه اى كه موافق نظر مفسّر باشد، چه با واقعیت مطابق باشد یا نه.2-كم و زیادى در حركت و حرف، با حفظ و مصونیّت اصل قرآن. مثل یطهرن» كه هم با تشدید خوانده شده است، هم بدون تشدید. قرآن از این نوع تحریف هم مصون است، چون كه قرائت رایج در هر دوره یعنى قرائت عاصم از حفص كه به على(علیهالسلام)متصل مى شود متواتر است و جز آن، اجتهادهاى نو پدیدى است كه در روزگار پیامبر(صلى الله علیه وآله) اثرى از آنها نبوده و به همین جهت متروك شده است و جز در كتابهاى مربوط به قرائت و گاهى در زبان برخى قاریان براى اظهار تبحّر در قرائت، اثرى از آن نیست.3-تغییر كلمه اى به جاى كلمه مترادف آن: مثل آن كه به جاى امضُوا» در آیه((وَلایَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُواحَیْثُ تُؤْمَرُونَ) (حجر: 65))، كلمه اسرَعوا» بگذاریم. این به ابن مسعود نسبت داده شده و او مى گفت كه خطا نیست اگر به جاى( علیم، حكیم بخوانیم.) ولى آن صحابى بزرگ برتر از آن است كه چنین تهمتى به او بچسبد و چه هدف عقلایى مى تواند از این تغییر در كار باشد؟4-تحریف در لهجه تعبیر: لهجه هاى قبایل مختلف در تلفظ حرف یا كلمه از نظر حركات و اداى آن مختلف بود5. تحریف به افزودن: اجماع بر خلاف این است. البته به ابن مسعود نسبت داده شده كه گفته است معوّذتین» (سوره ناس و فلق) از قرآن نیستند، بلكه آن دو تعویضند.(فتح البارى در شرح بخارى: ج 8، ص 571) به گروهى از خوارج نیز نسبت داده اندكه منكر آن شده اندكه سوره یوسف جزء قرآن باشد و آن را داستانى عشقى مى دانستند كه جایزنیست از وحى باشد.(ملل و نحل، شهرستانى: ج 1، ص 128) ولى هر دو نسبت ثابت نشده است. اگر آن چه ابن مسعود گفته درست باشد، تحدّى قرآن به سوره باطل خواهد شد، زیراانسانى كه به او وحى نشده است، دو سوره مثل سوره هاى كوتاه قرآن آورده است.6. تحریف به كاهش و افتادگى عمدى یا اشتباهى از قرآن:خواه آنچه كم شده است یك حرف باشد، یا یك كلمه، یا یك جمله، یا یك آیه یایك سوره.این نوع تحریف نیز در قرآن راه ندارد زیرا قرآن كریم از نخستین روزى كه مسلمانان به آن ایمان آوردند، مورد توجه و نخستین مرجع آنان بوده است و به خواندن و حفظ كردن و نگاشتن و ضبط اهمیت مى دادند. راه یابى تحریف به چنین كتابى ممكن نیست مگر با قدرتى كه به زور بخواهد با قرآن بازى كند و چیزى از آن بكاهد. نه امویان و نه عباسیان، آن قدرت را نداشتند، چون قرآن میان قاریان و حافظان پخش شده بود و انتشار حتى یك نسخه در سطح وسیع، مى توانست این آروزى پلید را به صورت ناشدنى درآورد.(سیماى عقاید شیعه، ص 151)انواع تحریف در قرآن:1-تحریف معنوی: یعنی معنی قرآن را تغییر دهد و عوضی تفسیر کند.2-تحریف موضعی: یعنی انسان قرآن رابراساس ترتیب نزول مرتب نکند3-تحریف در قرائت: یعنی بر چند وجه خواندن یک کلمه (غُلِبت الروم:روم شکست خورد) غَلِبت الروم: روم پیروز شد.4-تحریف در لهجه ونحوه گویش: یعنی تلفظ فرق می کند.(انزل القرآن علی سبعه احرف : یعنی قرآن بر هفت حرف نازل شده است.5-تحریف با تعویض کلمات: یعنی جای گزینی یک کلمه به جای یک کلمه سخت در قرآنتعویض: 1-مترادف: مانند (لاریب )که برخی (لازیب خوانده اند)هردو حالت در قرآن صحیح نیست.2-متباین: یعنی لغت دیگری را برگزینیم6-تحریف به زیادت: چیزی به قرآن اضافه کنیم: مثلا سوره تبت می گویند به قرآن اضافه شده است که دشنام پیامبر است به دشمن خود پیامبر، در حالیکه این سوره نفرین است بر دشمن پیامبر و برخی معتقدند سوره یوسف اضافه شد و یک داستان عشقی استونمی تواند یک وحی باشد. علمای فریقین(شیعه وسنی)تحریف به زیادت را باطل می دانند.7- تحریف به نقصان و کاستی: یعنی قرآن حاضرچیزی ازآن کم شده است ، که بحث ما همین مورد آخر استتعریف نسخ:یعنی حکمی در شرایط زمانی بود بنابرشرایطی آن حکم دراثر مقتضی شدن مدت اجرای آن ازبین رفت و حکمی دیگر جایگزین شد.وگاهی حکم از بین رفته ولی آیه هست وگاهی آیه موجود است ولی حکم نسخ شده است.و درنهایت نسخ تلاوت و حکم: همان مثال محرم رضاعیمهم: انواع نسخ: 1- نسخ تلاوت وحکم (مانند آیه رضاعه شیر دادن) یعنی هرکه در 10روز شیر بخوردمحرم رضاعی می شود بعدا شده 5 بار ودر نهایت آیه حذف شده است یعنی همان نقصان در قرآن .2- نسخ تلاوت و نه حکم:آیه حذف شده ولی حکم موجود است مانند اذا زنی الشیخ والشیخه فارجموها البته (چیزی ازآن کم شده) توجه: در بحث نسخ نیز اول و دوم را قبول نداریم3- نسخ حکم نه تلاوتادله عدم تحریف قرآن :1-دلایل عقلی:(درکتاب تنزیه القرآن عن التحریف آیت الله جوادی آملی) آمده است: قرآن نمی تواند تحریف شود ، چرا که معجزه جاوید پیامبر اسلام است.2- براساس حدیث ثقلین قرآن تا قیامت برای مردم حجت است.دلایل نقلی عدم تحریف قرآن:1-آیه حفظ: )انا نحن نزلنا الذکرو انا له لحافظون) که همانا ما قرآن را نازل کردیم و خود حافظ و نگهبان آن هستیم.اشکال اول بر آیه حفظ: این است که مراد از ذکر پیامبر است، چرا که در آیه 10و11سوره مبارکه طلاق که می فرماید ؟(قد انزل الله علیکم ذکرا رسولایتلوا علیکم آیات الله، یعنی ما ذکر را بر شما نازل کردیم یعنی رسولی که آیات خدا را بر شما تلاوت می کند.جواب اول: در آیه حفظ اگر مراد از ذکر رسول باشد بجای (نزلنا) باید (ارسلنا) باشد چون نزلنا ریزش از بالا به پایین است مانند نزلنا من السماء ماءجواب دوم:آیت الله خویی می فرماید :درآیه حفظ به دلیل سیاق آیه مراد از ذکرقرآن است (یا ایها الذی نزل علیه الذکر) که باتوجه به سیاق، مراد از ذکر قرآن است.جواب سوم: (انا انزلنا الذکررسولا یتلوا علیکم آیات الله )مراد از ذکر صیانت از تناقض است. صیانت دو قسم است:الف بیرونی-تحریف ب- درونی – تناقض گوییاشکال دوم بر آیه حفظ:منظور از حفظ ، حفظ قرآن ازخدشه و ابطال محتوای آن است، یعنی نمی گذاریم بر قرآن اشکال وارد کنند در حالیکه دیگران بر قرآن اشکال بیجاو بی مورد کردند.اشکال سوم بر آیه حفظ: مراد ازحفظ ، حفظ فی الجمله قرآن است و قرآن اصلی نزد امام معصوم باشد کافی است. این پاسخ صحیح نیست. آیت الله خویی جواب می دهد، قرآن برای هدایت مردم است ولی اگر دست مردم نباشد نغض غرض است (باید دست مردم باشد)اشکال چهارم بر آیه حفظ : اشکال فخر رازی( شبهه فخر رازی)از کجا معلوم آیه حفظ را به قرآن اضافه نکردند، تا از آیه حفظ استدلال کنند، که قرآن تحریف نشده استجواب: اولا علمای فریقین معتقدند چیزی بر قرآن اضافه نشده . ( تحریف به زیادت در قرآن باطل است)ثانیا: دور باطل است.ثالثا: این شبهه برای کسی مطرح است که ائمه معصومین را قبول نداشته باشد.آیه دوم: آیه عدم ورود باطل در قرآن(سوره فصلت آیه42) وانه لکتاب العزیز لا یاتیه بالباطل(عزیز یعنی شکست ناپذیر بنابر این چون در قرآن باطل راه ندارد تحریف هم راه ندارد.سوال: دو دسته از روایاتی که از آنها عدم تحریف قرآن استفاده می شود چیست؟1-قرآن معیار سنجش روایات است: و حدیث در اینجا جایگاهی ندارد و اصل قرآن است. پس اصل و شاخص ما که قرآن است باید ثابت باشد، و تحریف نشده باشد2-در حدیث ثقلین 2 چیز بر مردم تا روز قیامت حجت است، پس اگر قرآن تحریف شود نمی تواند حجیت خود را حفظ کند.3-حدیث فعلیکم بالقرآن: پیامبر فرمود روزی میرسد فتنه ها چون شب تاریک بر شما هجوم می آورد و برای رهایی از فتنه ها باید به قرآن پناه ببریم.(با قرآن حرف بزنید و راه حق و باطل را از قرآن فراگیرید. دانشمندان شیعه و تحریف قرآن :الف – شیخ صدوق:( رئیس المحدثین ) وی معتقد است كه قرآن اصلا تحریف نشده است.سوال؛ چرا در میان دانشمندان مسلمان در بحث تحریف از شیخ طوسی آغاز گردید؟زیرا قبل از شیخ طوسی ( مر حوم كلینی بود ،‌كه ایشان دوره امام دوازدهم را درك كرده و دیگر نیازی به پرسشی از تحریف یا عدم تحریف قرآن نبود چرا كه با وجود ائمه از بدیهیات است ، كه قرآن هرگز تحریف نشده است.ب- شیخ مفید :در كلام استاد است، و ایشان اعتقاد دارند كه نه چیزی از قرآن كم شده و نه چیزی برآن افزوده شده، بنابر این هرگز قرآن تحریف نشده است.ج- دیدگاه علامه طباطبایی: ایشان عقیده دارند كه قرآن یك سری وی‍ژه گی هایی دارد ، كه آن را نسبت به سایر كتب آسمانی ممتاز كرده است، ازقبیل این كه؛ قرآن كتاب نور و هدایت است، و هیچگونه اختلافی در آن وجود ندارد. چرا كه به فرموده ایشان اگر تحریف شود، ویژه گی های خود را ازدست می دهد.روایات عرض از دیدگاه علامه طبا طبایی : در مواردی كه به 2حدیث متعارض بر خوردیم ، برای اینكه بفهمیم كدامیك از آنها صحیح تر است، آن را به قرآن عرضه می كنیم.نیز از حدیث ثقلین استفاده می شود كه قرآن تحریف نشده و این حدیث، حجیت دائمی تا روز قیامت دارد.مخدوش بودن روایات تحریف:بیشتر این روایات از حیث سند، از روایات ضعیف بوده و خبر واحد است. نوع جمع آوری قرآن به گونه ای بوده كه تحریف در آن رخ نداده است .دیدگاه امام خمینی در مورد تحریف قرآن:ایشان معتقدند كیفیت جمع آوری قرآن به گونه ایست كه تحریف در آن منتفی است. همچنین به عقیده ایشان ، روایات تحریف:1- این روایات ، ضعیف هستند.2- برخی از این روایات، خبر واحد است.3-برخی از این روایات مجعول است.4-برخی از این روایات، تحریف معنوی، یا همان معنای قرآن ،را اشتباهی بیان می كردند.برخی از خاور شناسان معتقدند اختلاف قرائت ناشی از متن است. ، در حالی كه امام خمینی می فرماید ، اختلاف قرائت هیچ ربطی به متن قرآن ندارد.سوال شد، آیا حجیت ظواهر كتاب (قرآن) ، ثابت شده است؟ بلیسؤال:ادله حجیت ظواهر كتاب را بیان كنید:1-دعوت قرآن به تدبر و تفكر در خود2-وجود روایات عرض مانند روایات (من بلغ)3- استدلال ائمه به ظاهر قرآن4-پناه بردن به قرآن در فتنه ها3-دیدگاه سوم امام خمینی، پس از كیفیت جمع قرآن و انواع روایات تحریف:دیدگاه سوم: اختلاف قرائتدیدگاه چهارم حجیت ظواهر آیاتدیدگاه پنجم محدث نوری: كه امام در مورد ایشان می فرماید كه: احدی در مورد حجیت ظواهر قرآن بحثی ندارد به جز علامه محدث نوری.1-دانشمندان عامه و تحریف قرآن:دانشمندان عامه2دسته اند؛الف-عمیق در تحقیقات هستند، كه هیچكدام اعتقاد به تحریف ندارند.ب- غیر عمیق در تحقیقات هستند.لازم به یاد آوری است كه ، نخستین كسی كه معتقد بود قرآن تحریف شده، (عبد الله بن عمر ) بود. كه ایشان از نظر شیعه هیچ اعتباری ندارد ، ولی از دیدگاه اهل سنت به جهت نقل روایات پیامبر ص حائز اعتبار است.درضمن ایشان از نظر ی مورد قبول نبود. پس از او خلیفه دوم آیه رجم را آورد كه؛ (اذا زنی الشیخ والشیخه فارجموها)،یا عایشه در مورد رضاعة(شیر دادن) كه ابتدا با 10آیه محرم رضاعی می شدند و سپس 5آیه ودر نهایت آن آیه نسخ گردید.علمای اهل سنت نیز2دسته اند: 1- عمیق 2- غیر عمیقاز علمای اهل سنت، مثلا شافعی، معتقد است،رافضی ها 2دسته اند؛ دسته اول عمیق و ژرف نگر هستند و دسته دوم عمیق نیستند.در مورد پیدایش رافضیه: كه همان شیعیان بودند كه، زمانی زید بن علی فرزند امام سجاد(ع) قیام كردند، كسانی كه در اطراف زید بودند به خلیفه دشنام می دادند، و زید بن علی از این بابت نارحت شد، بنابر این این گروه از زید جدا شده، ودر گوشه از مسجد نشستند، اینان معروف به رافضی بودند. كه یكی از اعتقادات آنان ، تحریف قرآن بود. و بعدها پسر ایشان، یحی بن زید كه در گنبد به شهادت رسید، و با این عقیده ی ، تحریف قرآن مبارزه می كرد.علمای اهل سنت كه برخی عمیق نیستند و سطحی نگر هستند، معتقدند ، كه شیعه دست به تحریف قرآن زده است.و دسته ای دیگر از اینكه به شیعه نسبت تحریف كردن قرآن بدهیم، می گویند باید به خدا پناه برد. ابن حزم، و رافعی و قاضی عبد الجبار معتزلی، معتقدند همه امامیه قایل به تحریف قرآن هستند، یعنی چیزی به قرآن اضافه نموده یا كم كرده اند. قابل توجه است كه كتاب رافعی(اعجاز القرآن) می باشد.2- دیدگاه خاور شناسان یا همان (مستشرقان):خاور شناس كیست؟ هر غیر مسلمانی كه در مورد آداب و رسوم و زندگی و فرهنگ شرق تحقیق كند.دیدگاه خاورشناسان:1-انگیزه تبشیری دارند، یعنی شرق را آماده پذیرش دین مسیح می كنند.2-انگیزه ی دارند.3-انگیزه تجاری دارند.4- انگیزه علمی دارند.دسته بندی شبهات خاور شناسان در مورد تحریف قرآن:الف- شبهه افزایش در قرآنب- شبهه كاهش در قرآنهان تینگ تون، تئوری پرداز آمریكای است و شعار او جنگ تمدن اسلام و مسیحیت است.و خاور شناس و شرق شناس كسی است كه در مورد شرق و فرهنگ شرق به بحث و گفتگو می نشیند.ج- شبهه در مصحف علید- شبهه حذف سور در فضایل اهل بیت1- یكی از خاور شناسان(مونتگمری وات) است. ایشان معتقد است مصحف ابن مسعود 11سوره دارد و دو سوره ی معوذتین ناس و فلق- در قرآن وجود نداردپاسخ : خود ابن مسعود، اعتقاد داشت، این دو سوره در قرآن بود ، ودر نماز بجای سوره توحید، معوذتین می خواند. و نشان می دهد خود ابن مسعود اعتقاد داشت كه هر دو سوره وجود دارند، و این یك تهمت ی است، به دلیل اختلاف با خلیفه، كه از بیت المال بر داشت می شد و برگشت نمی دادند، كه خلیفه او را اظهار كرد، و روزی در مسجد بود كه، ابن مسعود وارد مسجد شد، و خلیفه دستور داد وی را بیرون انداختند پس به طرز مرموزی ایشان را كشتند.2- بلاشر: كه یك فرانسوی است، و دكتر رامیار كه برای معالجه به آنجا رفته بود با ایشان ملاقات كرد. بلاشر معتقد است سوره تبت نمی تواند، سوره قرآن باشد، چون فحش و دشنام است به دشمنان پیامبر ص، پس این سوره به قرآن اضافه شده است، در حالیكه به اعتقاد ما ناسزا نیست، بلكه یك نفرین است.آیا آیات مربوط به نفرین در جای دیگر است؟ بله (قتل الخراسون) دروغگویان ، بلاشر استناد می كند به قول عجارده از خوارج، كه خوارج 25 فرقه شدند. و می گفتند سوره یوسف یك داستان عشقی است، پس این رمان عشقی نمی تواند،وحی باشد.(داستان بر خورد یوسف با زلیخا)3- دیگر خاورشناسان مانند(كازانوفا): وی معتقد است در سوره آل عمران آیه 44( و ما محمد الا الرسول، افان مات او قتل انقلبتم باعقابكم) گویند كلام ابوبكر است، یعنی وقتی پیامبر ص از دنیا رفت، ابوبكر آن را خواند. در حالیكه این آیه شأن نزول دارد. در مورد مصعب بن عمیر چون در جنگ رویش پوشیده بود و به ظاهر شبیه پیامبرص بود در جنگ احد كشته شده، و فریاد سر دادند كه محمد كشته شده است در حالیكه سپاه اسلام و پیامبرص به دهانه كوه احد رفتند و دشمن نتوانست كاری انجام دهد، كه این آیه نازل شد،(افإن مات او قتل انقلبتم .)یا آیه (واتخذوا من مقام ابراهیم)، یعنی پشت مقام ابراهیم مصلی بگیرید عمر پرسید كه ما پشت مقام نماز بخوانیم كه در الاتقان سیوطی آمده است كه این آیه ( واتخذوا من مقام ابراهیم) با پرسش عمر شروع شد، نه اینكه این آیه مال عمر باشد. طبقه بندی شبهات خاور شناسان:الف- شبهه افزایش درقرآنب-شبهه نقص و كاستی در قرآنب-1-تشكیك در سوره خلع وحفد:2 دعای ابی بن كعبب-2-تشكیك در مصحف علیب-3-تشكیك حذف سور در فضایل اهل بیت، كه این شبهه انگلیسی هاست و برخی از شیعیان ساده لوح پذیرفتند.آسیب شناسی مطالعات خاور شناسان:ب-1-خاورشناسان این دو دعا را وارد قرآن كرده و معتقدند، قرآن فعلی از این دو دعا خالی است،در حالیكه ابی خود واقف بود كه این دو دعا سوره نیست. وعمر نیز آن را تصریح كرده است و جزء سوره نیست.تشكیك در مصحف علی(ع): ویژه گی های مصحف علی (ع):1-بر اساس ترتیب نزول 2-به هفت بخش تقسیم شده بود 3- منسوخ مقدم بر ناسخ بود.4-اسامی منافقین و كسانی كه آیه در باره آنها نازل شده بود مكتوب بود،این خبر نزد نضربن حارث بود كه درمصحف امام علی، می گفت داستانهایی از رستم وسهراب نقل می كردند.5-تعبیر و تفسیر برخی از آیات در مصحف علی بودتشكیك حذف سور در باره اهل بیت :در دوره ابوبكرو عمر انجام شد.گلدزیهر معتقد است، یكی از این سوره ها (ولایت است و نورین نور علی و محمد) كه 41 بند دارد و سوره شیعه 7 بند دارد. شیعیه كه گلدزیهر معتقد است، كه من آن را ندیدم.كتاب داستان مذاهب در 2جلد به زبان فارسی در هندوستان نوشته است و عده ای از شیعیان كه مشخص نیست عرب هستند یا ایرانی و در انگلستان چاپ شد.در قرن یازدهم محدث نوری در نگارش كتاب فصل الخطاب، فریب یك جاسوس انگلیسی را خورده است و سردار كابلی از شاگردان محدث بود.سیوطی می گوید: كسی كه می خواهد تقسیر قرآن كند باید ذهن خود را تجرید كند یعنی ذهنش را خالی كند و فقط به قرآن تمسك جویند.آسیب شناسی مطالعات خاور شناسان:1-پیروی از گرایشهای پنهان2-مراجعه به مطلق منابع: منابع ای كه برخی قوی و برخی ضعیف هستند3- مراجعه به احادیث، حدیث قوی و ضعیف مانند حدیث معنعن- حدیث مرفوع4- آشنا نبودن به زبان قرآن

گروه جامعه ــ کلیددار قدیمی حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) با اشاره به کیفیت نماز حاجت و توسل به حضرت عباس (ع)، توصیه‌هایی را به پدران و مادران برای ازدواج فرزندانشان کرد و گفت: هر حاجتی که می‌خواهید از این بزرگوار بگیرید و مطمئن باشید که شما را دست خالی از درب خانه‌اش رد نمی‌کند.

به گزارش ایکنا؛ بعد از سال‌ها قسمت شد تا به زیارت بارگاه نورانی حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع)، مشرف شوم؛ در بخشی از این سفر قسمت شد تا به دیدار حاج شیخ عباس محمد علی کشوان آل شیخ، خادم و کلیددار قدیمی حرم مطهر قمربنی‌هاشم حضرت ابوالفضل العباس (ع) رفتم و این پیرمرد مهربان و نورانی را از نزدیک ملاقات کردم. پیرمردی که اجدادش چند قرن پیش، از ایران به عراق مهاجرت کرده بودند و بعد از آن ۱۲ نسل از خانواده‌اش کلیددار حرم حضرت ابوالفضل (ع) شدند و اکثرشان هم در روز عاشورا به دیدار حق شتافته‌اند، حالا خودش پس از گذشت ۴۸ سال که خادم و کلیددار این حرم مطهر بوده به‌دلیل کهولت سن بازنشسته شده و در خانه به سر می‌برد. سال گذشته ۲ بخش از گفت‌وگوی شیخ توسط خبرگزاری ایکنا منتشر شد و این آخرین بخش از سخنان وی است که در ادامه می‎خوانید.

کلید‌دار حرم حضرت عباس (ع)، در سخنانش بار‌ها به بزرگ‌منشی حضرت عباس (ع) و مشکل‌گشایی ایشان اشاره می‎کرد و می‌گفت: حضرت عباس (ع) زمانی که نوزاد بودند و گریه می‌کردند، تنها در آغوش یک نفر یعنی خواهر بزرگوارشان حضرت زینب (س) آرام می‌شدند. شما هم هرگاه در زندگی گره و مشکلی برایتان ایجاد شد و به در بسته‌ای خوردید به حضرت عباس (ع) پناه ببرید.

نماز حاجت حضرت عباس
شیخ عباس کشوان در ادامه به کیفیت نمازی برای حاجت گرفتن از حضرت عباس (ع) اشاره کرد و گفت: در هر موقع از روز و یا شب شد ۲ رکعت نمازبخوانید؛ البته بعد و یا قبل از نماز صبح بهتر است؛ پس از نماز تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگویید و صد بار صلوات بفرستید و آن را به حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) هدیه کنید. حضرت را با تمام وجود صدا بزنید و او را به عصمت و آبروی حضرت زینب (س) قسم دهید و شک نکنید که آقا شما را دست خالی برنمی‌گرداند.

وی از اینکه سال‌های زیادی است که کرامات امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) را به مردم اطلاع نمی‎دهند ابراز تاسف کرد و گفت: متاسفانه مسئولان عراقی بیش از ۱۰ سال است که تصمیم گرفته‎اند معجزات و کرامات این بزرگواران را در سطح وسیع اطلاع‌رسانی نشود؛ الان سال‌هاست که مردم دیگر از معجزات با خبر نمی‌شوند و این اتفاق بسیار بدی است. مسئولان کشور عراق از معجزات امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) هم هراس دارند و به همین خاطر نمی‎خواهند که مردم از آن‌ها اطلاع پیدا کنند.

همه حاضرین و همسفران من در خانه شیخ غرق در صحبت‌های او شده بودیم و با تمام وجود به سخنانش گوش می‌دادیم. نقل کرامات حضرت عباس (ع)، از زبان این پیرمرد نورانی صفایی داشت که انگار خود حضرت آن را به زبان او می‌آورد تا شنوندگان را بیش از پیش عاشق علمدار کربلا کند، البته که باید از نزدیک آن را درک کنید.

شیخ بعد از سخنانش، از همسفرانم پرسید که کدام یک از شما ازدواج کرده و دارای زن و فرزند هستید؟ از کل گروه ۳۱ نفری ما ۳ نفر دستشان را بالا بردند. جمع ما دانشجویی بود و شیخ عباس بعد از دیدن این صحنه اخمانش در هم رفت و با صدایی بلند به جمع ما گفت: به راهی بروید که خدا توصیه کرده است و قطعا اگر به این راه بروید، می‌بیند که چقدر خدا در این راه به شما کمک می‌کند.

وی از توصیه قرآن و پیغمر بزرگ اسلام در خصوص ازدواج برایمان گفت و افزود: کسی که همسر اختیار کند برای مال و جمالش خدا او را کفایت می‌کند و هم از مالش و جمالش به آن‌ها می‌بخشد. خداوند در قر آن هم می‌گوید: وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (آیه ۳۲ سوره نور) اى مؤمنان، به مردان و نِ بى‌همسرى که از (همکیشان) شما هستند و به آن بندگان و کنیزانتان که شایستگى ازدواج را دارند، همسر دهید. اگر تهیدست‌اند، خداوند آنان را از فضل خود توانگر خواهد ساخت، که خداوند داراى بخششى گسترده است و به حال کسى که صلاح او در گشایش است داناست»

خادم حرم حضرت عباس (ع)، تصریح کرد: خداوند در این آیات به افرادی که با فقرا ازدواج می‌کنند وعده داده که آن‌ها را از فضل خودش بی‌نیاز می‌کند. پس‌ای جوانان برای ازدوج فقط به دنبال دختر ثروتمند نباشید، بروید دختر فقیر و دختر یتیم را برای ازدواج انتخاب کنید که خداوند شما را از فظل خودش بی‌نیاز می‌کند.

وی گفت: متاسفانه امروز در ایران یکی از کار‌هایی که امام زمان (عج) , را ناراحت کرده است گرفتن و نوشتن مهریه‌های زیاد است. شیخ اینجا کمی صدایش را بلند کرد و گفت:‌ای ایرانی‌ها چه خبر است؟ مگر داد‌گا‌ها را نمی‌بینید؟ بعد آز آن آرام شد و گفت: ایران دار تشیع، مرکز تشیع و مرکز ایمان است؛ پس چرا باید این رفتار‌ها را در آن ببینیم؟ این رفتار عیب و آسیب است.

شیخ عباس همه ما را به توسل و کوبیدن درب خانه حضرت عباس (ع)، توصیه کرد و گفت: هر حاجتی که می‌خواهید از این بزرگوار بگیرید و مطمئن باشید که شما را دست خالی از درب خانه‌اش رد نمی‌کند؛ من خودم ۱۴ سالم که بود ازدواج کردم و در سن ۲۰ سالگی ۴ اولاد داشتم و همینطور تا فرزند هشتمم هم به دنیا آمد و در تمام آن به خدا و اهل بیت (ع) توجه و توسل می‌کردم.

وی تاکید کرد: این کار‌های امروز برای ایرانی‌ها که ازدواج را به عقب می‎اندازند و یا یک فرزند می‎آورند عیب است؛ چرا جامعه شیعه اینقدر از تولید نسل و ازدیاد نسل شیعه می‌ترسند، با اینکه سالم هستند و خداوند به آن‌ها همت و سلامتی عطا کرده است؟ از آن‌ها می‌پرسم چرا فقط یک یا دو بچه داری می‌گوید بیش از این سخت است، پس من به این‌ها می‌گویم که این سختی برای شما نیست، مگر شما روزی بچه‌هایتان را می‌دهید؟ پیغمبر اسلام با آن عظمت به ملت مسلمان و شیعه درخواست می‌کند تزوجوا فانی مکاثر بکم الامم غدا فی القیامة» ازدواج کنید، زیرا من به زیادتی شما نسبت به امت‌های دیگر در قیامت مباهات می‌کنم. آنوقت ایرانی‌ها به پیامبر چی داده‌اند؟
نماز برای حاجت و توصیه‌های کلیددار قدیمی حرم حضرت عباس (ع) به پدر و مادر‌ها و جوانان

شیخ عباس کشوان ادامه داد: ایرانی‌ها می‌گویند‌ای پیامبر سخنت درست نیست چراکه هرچقدر بچه کمتر زندگی بهتر! ایرانی‌ها از خواب بلند شوید. خدای نکرده اگر ایران یک اتفاقی رخ دهد، به خداوند قسم کربلا برای ایرانی و غیر ایرانی حسرت می‌شود و شیعیان دنیا از بین می‌روند.

کلیددار قدیمی حرم حضرت عباس (ع) با بیان اینکه امید ملت عراق و شیعیان دنیا به ایران است؛ گفت:‌ای مسلمانان از خواب غفلت به پاخیزد؛ ایران الان نزدیک به ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد، اما باید ۱۵۰ میلیون نفر باشد و این یعنی ایرانی‌ها به دست خودشان ۷۵ میلیون نفر کشته‌اند. از کجا معلوم این کودکانی که سقط شده‌اند و یا به شیوه‌های مختلف به‌دنیا نیامدند از آن ۳۱۳ یار امام زمان نبوده است؟ آنوقت چه جوابی به امام زمان (عج)، می‌دهید؟ آیا این جواب پیغمبر (ص)، حضرت علی (ع) و قرآن کریم بود؟ درجایی که قرآن نهی مطلق آیه ۱۵۱ سوره انعام و ۳۱ سوره اسراء، در باره کشتن فرزندان از ترس فقر می‌فرماید: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً یعنی و فرزندان خود را از ترس فقر و تنگ‌دستی نکشید، ماییم که آن‌ها و شما را روزی می‌دهیم؛ زیرا، کشتن آن‌ها گناهی بزرگ است». پس‌ای جوانان بروید و ازدواج کنید و صاحب فرزند شوید. دختر فقیر، یتیم و شهید بگیرید، چراکه دختران آن‌ها بسیار با سازش هستند و همسرانشان را بسیار دوست می‌دارند.

شیخ عباس ادامه داد: حدود سه سال پیش که بیمار شدم به اصفهان پیش دکترم رفتم. در آن زمان خانواده‌ای پیش من آمدند و گفتند که شیخ عباس می‌خواهیم به خواستگاری برویم و از تو می‌خواهیم که ما را همراهی کنی. اما پزشکان اجازه ندادند که من با آن‌ها برونم. فصل سرما بود و آن‌ها احتمال عود بیماری را می‌دادند. فردا دوباره بازگشتند و به هر صورتی که شد من با آن‌ها رفتم؛ گویا پسر چند سالی بود که با دختر رفت آمد داشت و به او علاقه شدیدی هم داشت. در مراسم خواستگاری بعد از صرف چای پدر دختر آمد و به‌ما گفت: دخترمان به این ازدواج راضی شده، ولی چند شرط دارد که حتما باید برای ازدواج عملی شود.

کلید‌دار حرم حضرت عباس، افزود: یکی از شروط دختر این بود که، چون نمی‌تواند غذا بپزد، داماد باید برای آن‌ها تا یک سال از رستوران غذا بیاورد؛ شرط دوم دختر اینکه دخترمان دوست ندارد بدون ماشین جایی برود باید برای او یک ماشین هم بخرد. ئشرط سوم، دخترم نمی‌تواند با پدر و مادر داماد زندگی کند و باید تنها و مستقل زندگی کند و خانه مستقل می‌خواهد. چهارم اینکه به سن دخترمان برایش سکه مهر کنید؛ همان جا گفتم آقا جان خدا حافظ دختراتان برای خودتان و برای پسر ما هم خدا کریم است. وقتی هم که داشتم می‌رفتیم، در گوشه‌ای پدر و مادر دختر را صدا زدم و گفتم شما با این برخوردتان ترشی دخترتان را می‌اندازید.

اوکه گویی با این حرف‌ها خودشم هم ناراحت شده است، با چشمانی پر غصه دوباره ما را به توسل به حضرت عباس (ع) و ائمه معصومین (ع) تشویق کرد و گفت: شما را به ابوالفضل (ع) قسم می‌دهم آیا واقعا مهریه مادرمان حضرت زهرا (س)، اینقدر بود؟ آیا شیوه پیامبر (ص) و سبک زندگی مولایمان علی (ع) اینگونه بود؟

گزارش از وهاب خدابخشی
انتهای پیام

قراء و قرائات سبع
مقدمه
یكیاز مهمترین مسائل قرآنی قرائت قرآن و تلاوت آیات آن است. این مهم در همان ادواراولیه مورد توجه عهده‌‌ای بوده است به صورتی كه قرائت و تعلیم آن در جامعه اسلامیرا به عهده گرفته‌اند. از بزرگان صحابه افرادی همچون ابی بن كعب، عبدالله بنمسعود، ابوالدرداء و زید بن ثابت در طبقه اولیه؛ عبدالله بن عباس، ابوالاسوددوئلی، عبدالله بن سائب، علقمة بن قیس، ابوعبدالرحمن سلمی، اسود بن یزید، مسروق بناجدع در طبقه دوم؛ و بالاخره عده‌‌ای از بزرگان در طبقات سوم تا هشتم، كه عهدتدوین قرائت از زمان ایشان آغاز شد، بعد از آن قراء سبعه معین شدند.
به طور مداوم سلسله قاریان بنام و قرائات، قرن به قرن ادامه یافت تا در اوایل قرنچهارم، شخصی به نام ابوبكر بن مجاهد (م 245 ـ م 324) كه به شیخ القراء بغداد مشهوربود، قرائات را در هفت قرائت از هفت قاری مشهور، رسمیت داد. بعدها در دوره‌‌‌هایمختلف هفت قاری دیگر به آنها اضافه شد كه در مجموع چهارده قرائت معروف شد، هر یكاز قرائت‌‌ها توسط دو راوی روایت شده بود كه به این ترتیب این قرائت به بیست و هشتعدد رسید.
در حجیت قرائات و تواتر آن‌‌ها كه آیا همه در زمان پیامبر متواتر بوده یا نه؟، بحث‌‌‌هایفراوانی است كه از آنها می‌‌‌تواند تواتر قرائت را نفی كرد. یعنی طبق رأی محققان،بیش از یك قرائت از پیامبر اكرم(ص) نرسیده است، و آن قرائتی است که در میان جمهورمسلمانان متداول است و هر قرائت که با آن مطابق باشد، مقبول و آن که مقبول نباشد،مردود است.
تعریف علم قرائت
قرائتقرآن یعنی تلاوت و خواندن قرآن کریم است، اما با این تعبیر علم قرائت نمی‌‌تواندیک علم خاص باشد، ولی در اصطلاح قرائت عبارت است از آشنایی با قرائات مختلف ودانستن وجوه گوناگون قرائت‌‌های ائمه قرائت. به عبارت دیگر هرگاه تلاوت قرآن بهشکلی باشد که از متن وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قاریان مشهور برپایه و اصول ضبط شده باشد که مشروط بر علم قرائت استوار باشد، قرائت تحقق یافتهاست. البته قرآن دارای نص واحدی است و اختلاف میان قاریان بر سر دست یافتن و رسیدنبه آن نص واحد است.
حدیثی از امام صادق(ع) در اصول کافی است که ایشان می‌‌فرمایند: إن القرآن واحدنزل من عند واحد ولکن الاختلاف یجی من قبل الرواة»؛ قرآن یکی بیشتر نیست و ایناختلافات بر سر قرائت از جانب راویان (قاریان) صورت گرفته است.» بنابراین قاریانروایان همان قرآنی هستند که بر پیامبر(ص) نازل شده و اختلاف آنان، اختلاف در نقل وروایت آن نص، است و آن به دلیل عواملی است که این اختلاف را ایجاب کرده است.
[1]
عوامل ایجاد کننده اختلاف قرائات عبارتند از:
1. اختلاف مصاحف اولیه
2. نارسایی خط و نوشته‌‌های قرآن
3. ابتدایی بودن خط نزد عرب آن روز
فایده علم قرائت:
علاوهبر فواید بیشماری آن قرآن را از تحریف و تغییر محفوظ می‌‌دارد. علما از هر حرفی کهقاری قرائت می‌‌کند معنای تازه‌ای استنباط می‌‌کنند که در قرائت دیگر این معنیحاصل نمی‌‌شود. پس قرائات حجّت فقهاء در استنباط احکام قلمداد می‌‌شود.
بنابراین چون مبنای علم قرائت وجوه مختلف قرائات و اقوال قراء می‌‌باشد در این علممسائل گوناگون مطرح می‌‌گردد.
[2]
عوامل اختلاف قرائات:
عواملاین اختلاف به دوران صحابه پیامبر(ص)، پس از وفات ایشان باز می‌‌گردد. در آن زمان،اختلاف صحابه بر سر جمع و نظم قرآن باعث اختلاف گاه و بیگاه میان قاریان هر گروهبر سر قرائت قرآن شد. به دلیل این که هر گروه قرائت خویش را ترجیح می‌‌دادند، ازاین رو این مباحثات و منازعات به وجود آمد.
این اختلاف باعث تهیه یک مصحف واحد و نسخه‌‌های متعدد از آن، به فرمان عثمان شد وبه مراکز کشورهای اسلامی فرستاده شد. البته میان این نسخه‌ها هم اختلافاتی یافت شدکه بعدها باعث برخی از اختلافات قرائات گردید.
به این ترتیب همه تلاشهایی که برای یکی کردن مصاحف به کار رفته بود، به هدر رفت ودامنه اختلافات روز به روز گسترش یافت. تا دیروز این اختلافات بر سر قرائت صحابهبود، حال در مورد خود مصاحف است. البته این نارسایی را عثمان تشخیص داد اما برایاز بین بردن آن کاری نکرد. تصور می‌‌کرد که عرب با لهجه خود می‌‌توان کاستی آن رارفع کند.
عوامل اختلاف قرائات عبارتند از:
1. ابتدایی بودن خط
خط در جامعه عربی آن روز در مراحل ابتدایی خود بود، مردم فنون خط و روش نوشتن آنرا صحیح نمی‌‌دانستند. هنوز آثاری از آن در رسم الخط کنونی است. مانند شباهت ن» ور» ـ و» و ی» ـ م» و و» ـ ک» ـ د» و حذف الف» و ی»، دندانه نداشتن حروف،و غیره . مشکلات زیاد به وجود آورده بود.
2. بی‌‌ نقطه بودن حروف
یکی عوامل دیگر اختلاف قرائات عدم نقطه حروف بود. که تفاوتی بین س» و شین» ـ ص»و ض» و ف» و ق» و ن» و ی» وجود نداشت. که باعث شده بود که هر کسی کلمات را بهشیوه خود تلاوت کند.
3. عدم علایم و حرکات
در مصاحف اولیه کلمات عاری از هر گونه اعراب و حرکات بودند. وزن و حرکت اعرابیآنها مشخص نبود. لذا برای خواننده غیر عرب مشکل بود تا تشخیص دهد وزن و حرکت کلمهچگونه است و حتی برای کسانی که با زبان عربی آشنا بودند دشوار بود تا هیات کلمه رابدانند. تشخیص فعل امر، متکلم مضارع و فعل تفضیل ممکن نبود.
به نظر ابن ابی هاشم سبب اختلاف در قرائات سبع این است که مصاحف فرستاده شده بهمناطق و مراکز اسلامی، از هرگونه علایم مشخصه، نقطه و شکل، عاری بود و مردم ازهمین مصاحف برداشت می‌‌کردند، لذا میان قاریان شهرها اختلاف پدید می‌‌آمد.
[3]
آیت الله خویی اختلاف در قرائات را منسوب به اجتهادات قراء دانسته است و موید آنرا تصریح بزرگان در این زمینه می‌‌داند. ملاحظه عدم نقطه و شکل اعراب مصحفهایاولیه این احتمال را قوت می‌‌دهد.
[4]
4. نبودن الف در کلمات
یکی از عوامل مشکل آفرین دیگر نبودن الف در رسم الخط آن روز بود، زیرا خط عربیکوفی از خط سریانی گرفته شده بود. در خط سریانی، الف وسط کلمه را نمی‌‌نوشتند و آنرا اسقاط می‌‌کردند.
این عوامل موجب شد که قراء بر سر رسیدن به قرائت، با هم اختلاف کنند و هر یک طبقاجتهاد خود و دلایل که در دست دارد، قرائت خود را توجیه نمایند.
قراء سبعه و راویان آنها
بهدلایل ذکر شده قرائت قرآن بین قاریان در مواردی اختلافی بود و تعداد قاریان در طیسالهای متمادی افزایش یافته تا اینکه ابن مجاهد از بین کلیه قرائات، هفت قرائت رابرگزید که هر کدام دو راوی دارند:
1. عبدالله بن عامر یحصبی (م 1) قاری شام. راویان او: هشام بن عمّار و ابن ذکوان
2. عبدالله بن کثیر مکی (م 120). راویان او: بزّی و قنبل.
3. عاصم بن ابی النجود اسدی کوفی (م 128). راویان او: حفص بن سلیمان و شعبة ابوبکربن عیاش. حفص قرائت عاصم را دقیق‌تر و مضبوط‌تر می‌‌دانست و قرائت عاصم به وسیلهاو منتشر شده و تا امروز متداول است.
4. ابوعمرو بن علاء مازنی بصری (م 154). راویان او: دوری حفص بن عمر و سوسی صالحبن زیاد
5. حمزه بن حبیب زیّات كوفی (م 156). راویان او: خلف بن هشام و خلاد بن خالد
6. نافع بن عبدالرحمن اللیثی مدنی (م 169). راویان او: عیسی بن میناء (قالون) وزبیب و ورش (عثمان بن سعید) (قرائت رایج در كشورهای مغرب عربی)
7. علی بن حمزه كسائی كوفی (م 9). راویان او: لیث بن خالد و حفص بن عمر دوری
قراء عشره
متاخرینسه نفر دیگر بر این هفت نفر اضافه كرده‌اند :
8. خلف بن هشام بغدادی (م 229).
9. یعقوب حضرمی بصری (م 205)
10. ابوجعفر مخزومی مدنی (م 130)
قراء اربعه عشر
11.حسن بن یسار بصری (م 110)
12. محمّد بن عبدالرحمن ابن محیصن مكی (م 123)
13. یحیی بن مبارك بصری (م 202)
14. سلیمان بن مهران اسدی اعمش كوفی (م 148)
این چهارده قرائت معروف كه هر كدام از طریق دو روای نقل شده است، در مجموع بیست وهشت 28 قرائت را تشكیل می‌‌‌دهند كه شناختن آنان در این زمینه ضرورت دارد.
پنج نفر از آنها ایرانی الاصلند. ابن عامر مجهول النسب و ابوعمرو از قبیله مازنتمیم است؛ ولی قاضی اسد یزیدی می‌‌گوید: او از فارس شیراز از روستای كازرونبرخاسته است.
عاصم، ابوعمرو، حمزه و كسائی صریحا اظهار تشیع می‌‌نمودند، ولی ابن كثیر و نافع ازآنجا كه هر دو از فارس هستند، احتمالا شیعه بودند؛ اما ابن عامر بزرگ شده خانداناموی بود و از دروغگویی و انواع فسق اجتناب نمی‌‌ورزید.
[5]
تواتر قرائات سبع
حجیتقرآن مسلما از طریق تواتر ثابت می‌‌باشد، اما آیا قرائات مختلف نیز از طریق تواترثابت شده است قابل بحث می‌‌باشد.
در گفتار برخی نویسندگان و فقها، مساله تواتر قرائات سبع مطرح شده است، آنها گمانكرده‌اند كه این قرائات همه متواترند و حجیّت شرعی دارند، بنابراین نمازگزار می‌‌تواندیكی از این قرائت‌ها را برگزیند؛ ولی محققین تواتر قرائات را انكار می‌‌‌كنند و آنرا قابل تصور نمی‌‌دانند.
به نظر علامه معرفت اگر نقل از پیغمبر(ص) به قراء و از آنها به دیگران باشد، فاقدشرط تواتر است؛ زیرا اساسی‌ترین شرط تواتر آن است كه از مبدأ تا مقصد در تمامیطبقات، نقل همگانی وجود داشته باشد و در این فرض چنین نمی‌‌باشد؛ زیرا در وسط بهنقل فرد می‌‌رسد و از تواتر ساقط می‌‌شود.
بنابراین مساله تواتر قرائات سبع، اساسا قابل تصور نبوده و معقول نیست؛ زیرا درزمان هر یك از قاریان هفتگانه، ناقل تواتر صرفا خود آن قاری بوده نه دیگران، وگرنه آن قرائت بدو نسبت داده نمی‌‌شد و جنبه اختصاصی پیدا نمی‌‌كرد.
حدیث سبعه احرف
بررسیاین مساله بسیار مهم است که بدانیم آیا قرآن بر قرائات مختلف نازل شده است؟
حدیث معروف أنزل القرآن علی سبعة احرف» به عنوان جنبه‌ای برای حجیت قرائات سبعارائه شده است؛ یعنی قرآن به هفت حرف نازل شده است تا اشاره‌ای به قرائات سبعباشد. احرف را جمع حرف به معنای قرائت گرفته‌اند .
اگر قرآن بر یک نازل شده است پس حدیث نزل القرآن علی سبعة احرف» را چگونه بایدبیان کرد و منشا اختلاف قرائات و علت پیدایش قراء مختلف چیست؟ و اگر به چند قرائتنازل شده کدام یک از ادله و شواهد تاریخی آن مورد تایید است؟
علما امامیه متفقا معتقدند که قرآن فقط به یک حرف و بر یک قرائت نازل شده است وروایات زیر و دیگر ادله آنها را بر این عقیده استوار نموده است.»
[6]
به نظر دکتر طالقانی طبق دو حدیث از امام باقر و امام صادق(ع) در اصول کافی، روایت12، جلد 4، صفحه 439 که به این مضمون است: قرآن یکی است و از نزد خدای واحد نازلشده است، اما اختلاف از قِبَل روات می‌‌باشد.» این حدیث به هیچ عنوان نزد شیعهقبول نیست. نظر آیت الله معرفت این است که این حدیث به اشتباه فهم شده است. منظوراز احرف» لهجه بوده است.
ایشان فرموده‌‌اند: حرف در این حدیث به معنای لهجه است، قبایل مختلف عرب با لهجه‌‌‌هایگوناگون نماز می‌‌‌خواندند و قرآن را بر خلاف لهجه قریش كه فصیح‌‌ترین لهجه‌‌‌هایعرب است، قرائت می‌‌كردند. و در اینجا روایتی را می‌‌‌آورد مبنی بر اینكه برخی ازصحابه به پیامبر(ص) اعتراض كردند كه آیا باید تمامی عرب و تمامی مردم جهان، طبقلهجه قریش تلاوت كنند؟ فرمودند: نه. قرآن به هفت لهجه نازل شده و به لهجه قریشاختصاص ندارد. عدد هفت كنایه از كثرت است و عدد خاص منظور نیست.
حجیت قرائات سبع
آیا قرائات سبع دارای حجیت و ارزش و اعتبار هست؟ آیا نمازگزار می‌‌تواند یكی ازاین قرائتها را انتخاب كند؟
بیشتر فقها قائل به جواز می‌‌باشند. مرحوم سید كاظم یزدی در عروة الوثقی، و مرحومسید ابوالحسن اصفهانی در وسیلة النجاة احتیاط را در آن دانسته‌‌اند كه نمازگزار ازقرائات سبع تجاز نكند، گرچه فتوای ایشان جواز قرائت به هر قرائت صحیحی است، چه ازسبع باشد چه نباشد.
[7]
آیت الله خویی قرائت به قرائات متداول عصر ائمه را جایز دانسته
[8] و حدیث اقرأواكما یقرأ الناس» را قرائات متداول آن زمان تفسیر نموده‌اند. امام خمینی(ره) نیزاحتیاط فرموده كه از قرائات سبع نكند.[9] مشهور بین فقها،تخییر در انتخاب هر یك از قرائات سبع است.
مرحوم سید محسن حكیم می‌‌‌فرماید: حدیث مزبور نمی‌‌تواند ناظر به قرائات سبع باشد؛زیرا حادثه حصر قرائات در سبع در اوایل سده چهارم به وقوع پیوست؛ یعنی دو قرن پساز صدور حدیث مذكور.
[10]
علامه معرفت نیز چنین آورده است: ما بر این باوریم قرآنی كه از جانب خداوند برپیغمبر(ص) نازل شده است، بیش از یكی نبوده و نیست و آن همین قرآن است كه مردم ازآن پاسداری می‌‌كنند و قرائت صحیح همان است كه مردم از پیغمبر گرفته‌اند و آنقرائت موروثی، هیچ گونه ارتباطی با قرائت قراء كه مولود اجتهادات شخصی آنان است،ندارد و نمی‌‌تواند داشته باشد؛ زیرا قرآن موروثی، جدا از قرآن اجتهادی است.
بدرالدین زركشی و علامه خویی فرموده‌اند : قرآن و قرائات دو حقیقتند، آن وحی الهیاست كه بر پیامبر اكرم فرود آمده و این اختلاف قراء بر سر شناخت آن وحی است كهبیشتر مبنی بر اجتهادات شخصی آنان است».
همه قرآنهای خطی در طول تاریخ طبق قرائت حفص است كه همان قرائت مشهور میانمسلمانان بوده است. زیرا حفص قرائت را از استاد خویش عاصم و وی از ابوعبدالرحمنسلمی و او از امیرالمؤمنین(ع) گرفته است كه طبعا همان قرائت پیامبر(ص) است كهتمامی مردم شاهد و ناظر و ناقل آن بوده‌اند.
امام خمینی(ره) فرموده‌‌اند: احوط تخلف نكردن از قرآن كریم موجود در میان مسلماناناست.
[11]
قرائت حفص
یگانهقرائتی كه دارای صند صحیح و با پشتوانه جمهور استوار می‌‌باشد، قرائت حفص است درطی قرون گذشته تا امروز، میان مسلمانان متداول بوده و هست و آن به چند سبب است.
1. دارای سند طلایی است.  از امیرالمؤمنیناست و رجال آن تماما ثقه و قابل اعتمادند.
2. توافق آن با قرائت همگانی و جمهور مسلمانان است.
3. عاصم شخصا دارای ویژگیهای بخصوصی بود كه او را در میان مردم معروف ساخته و مورداطمینان همگان بود.
در تمامی ادوار قرائت عاصم با عنوان قرائت برتر تلقی شده بود، لذا در حلقه تعلیم وقرائت، ابن مجاهد، 15 نفر را مخصوص قرائت عاصم گذاشته بود.
به نظر علامه معرفت امام احمد بن حنبل صرفا قرائت عاصم را پذیرفته بود. حفصآگاهترین مردم به قرائت عاصم بود و پیوسته قرائت او مورد ستایش علما و فقهایامامیه بوده است.
[12]




[1] . تاریخ قرآن،علامه محمّد هادی معرفت، ص 141.

[2] . علوم قرآن و فهرستمنابع، دکتر سید عبدالوهاب طالقانی، ص 220.

[3] . التبیان؛ ص86.

[4] . البیان، ص1.

[5] . التمهید؛ ج 2،ص 226 ـ 231 .

[6] . علوم قرآن وفهرست منابع، دکتر سید عبدالوهاب طالقانی، ص 221.

[7] . عروة الوثقی؛آداب القراءات و احكامها، مساله 50.

[8] . منهاجالصالحین؛ ج 1، كتاب الصلاة، ص 167، مساله 119.

[9] . تحریرالوسیله؛ ج 1، كتاب الصلاة، ص 152، مساله 14.

[10] . مستمسك العروةالوثق؛ ج 6، ص 242 ـ 245.

[11] . تحریرالوسیله؛ ج 1، ص 152، مساله 14.

[12] . التمهید،علامه معرفت، ج 2، ص 232 ـ 236.


شهید صدر پدر اقتصاد اسلامی است
استاد علم اقتصاد حوزه و دانشگاه گفت: شهید سیدمحمدباقر صدر، فیلسوفی فقیه است که نتوانسته ایم آن طور که شایسته ایشان است حقش را ادا کنیم. عقیق:حجت الاسلام و المسلمین علی معصومی نیا در گفت و گویی ضمن گرامیداشت ۱۹ فروردین سالروز شهادت نویسنده کتاب ارزشمند اِقْتصادُنا» اظهارداشت: این شهید بزرگوار دارای شخصیت عظیمی می باشد و لازم است ما بهای زیادی به مفاخر خود بدهیم، چرا که در این راستا شهید صدر از شخصیت عظیم و بزرگی برخوردار بوده و آثار گرانقدری را از خود بر جای گذشته اند. غرب مفاخر خود را فراموش نمی کند استاد دانشگاه افزود: بر این باورم که حق شهید صدر بیش از آن است که تاکنون بیان شده، در تاریخ اقتصاد غرب، اقتصاد دانی به نام آدام اسمیت» نام پدر علم اقتصاد غرب در سال 1776 میلادی را بر خود گرفت که غربی ها چقدر به آن بها دادند و بطوریکه همچنان به عنوان پدرعلم اقتصادشان شناخته می شود و با اینکه هم اکنون نظراتش متداول نیست و صدها اقتصاددان در این دو قرن و نیم به جرگه اقتصاد دانان غرب افزوده شده، اما هنوز هم آدام اسمیت از نظر غرب، پدر علم اقتصاد نام دارد و مورد تجلیل قرار می گیرد، چرا که غرب مفاخر خود را فراموش نمی کند. حجت الاسلام و المسلمین معصومی نیا، شهید صدر را پدر اقتصاد اسلامی دانست و تصریح کرد: ایشان شخصیت بزرگی در اقتصاد اسلامی به شمار می رود و باید مورد تجلیل قرار بگیرد و حتی اگر بخش عظیمی از نظرات ایشان نقد و بررسی شود، باز هم از عظمت این اندیشمند کاسته نخواهد شد، چرا که شهید صدر آغاز کننده راه اقتصاد اسلامی است، از این رو هر چه پیرامون شخصیت ایشان کار شود، کماکان جای کار برای بررسی اندیشه ها و شخصیت ایشان وجود دارد. از شهید صدر به عنوان پدر علم اقتصاد اسلامی تجلیل کنیم وی خاطرنشان کرد: تاکنون کتاب های خوبی در مورد زندگی نامه ایشان نوشته شده و نشست های خوبی در خصوص اندیشه ها و شخصیت شهید صدر برگزار شده است، تا حدی مفید بوده، اما بیش از این باید ایشان را در عالم اسلام به عنوان پدر علم اقتصاد اسلامی مطرح و معرفی نمائیم، اگر چه متفکران اهل سنت هم در خصوص اقتصاد اسلامی بحث می کنند، اما آن چه مبداء و شروع شده مباحث اقتصاد اسلامی بوده شخصیت شهید صدر می باشد و بقیه اندیشمندان ادامه دهنده راه و اندیشه ایشان بوده اند. این استاد علم اقتصاد با اشاره به ابعاد مختلف شخصیت شهید صدر اظهارداشت: ایشان شخصیتی فقیه، فیلسوف، مفّسر قرآن کریم، تاریخ شناس و هم اقتصاد دان می باشد،این شهید انسانی عادی در این علم نبوده است، اقتصاد اسلامی را به خوبی درک می کند و حتی در سنین جوانی و در مدت 6 ماه کتاب اِقْتصادُنا را نگارش کرد به طوری که هنوز هم در عالم اسلام شخصیتی نتوانسته، چنین اثری را با شیوه خاص خود و نکات برجسته اش بنویسد، ایشان در سن 26 سالگی چنین اثر بزرگی را خلق کرده و در واقع خلق این اثر کاری بزرگ و خدایی بوده و از این مسیر انسان به اخلاص شهید صدر ایمان می برد. نویسنده کتاب ابزارهای مشتقه: بررسی فقهی و اقتصادی» خاطرنشان کرد: شهید صدر در خاطره ای می نویسد؛ زمانی که بنده در حوزه نجف مشغول به تحصیل بودم، می دیدم افکار جدیدی در جهان در خصوص جامعه شناسی، اقتصاد، روان شناسی و علوم انسانی مطرح شده است و حتی علوم انسانی از غرب وارد دنیای اسلام شده بود و خلاء بسیار بزرگی در این میان احساس می شد و آن اینکه اسلام در مورد این علوم انسانی به ویژه علوم اجتماعی چه موضعی دارد به همین واسطه شهید صدر در صدد برآمدند تا علوم اجتماعی اسلامی را بنویسند که اعم از اقتصاد و جامعه شناسی و روان شناسی و . باشد. شهید صدر در پی تببین کل نظامات اجتماعی بود عضو شورای علمی گروه اقتصاد پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: شهید صدر تنها در صدد نوشتن علم اقتصاد نبود و علوم دیگر را نیز مد نظر داشت و این علوم را در مقدمه کتاب مطرح می کند و می گوید بنا دارم کل نظامات اجتماعی را بنویسم و به صورت مجموعه مدوّنی در بیاورم، ایشان از اقتصاد آغاز کرد، اما صدام این فرصت را به شهید صدر نداد تا بیش از این ثمر بدهد. وی در مورد تلاش های شهید صدر اظهارداشت: در حوزه نجف آن زمان بدون وجود هیچ ارتباطاتی که امروزه وجود دارد و فارغ از امکانات امروزی، شهید صدر بسیار به روز بود بطوریکه به دانشگاه بغداد می رود و از محضر اساتید اقتصاد بهره می گیرد و وقتی در آن زمان اقتصاد مارکسیستی و اقتصاد غربی را مورد بررسی قرار می دهد هیچ کس نمی تواند بگوید که ایشان اقتصاد غرب و مارکسیستی را نفهمیده است، بلکه ایشان این اقتصاد را به خوبی فهمیده و بحث می کند، تاکنون هیچ کس نتوانسته بگوید نقدهای ایشان به اقتصاد مارکسیستی و سرمایه داری و غربی با خلاء هایی همراه است، ایشان در واقع اقتصاد غربی و مارکسیستی را به خوبی درک می کند. مدیر گروه اقتصاد دانشگاه خوارزمی ادامه داد: ایشان از علم اقتصاد آغاز کرد و نام کتابش را اِقْتصادُنا » نام نهاد، برجستگی کار شهید صدر در زمینه اقتصاد اسلامی در دو حوزه مهم است، یک حوزه آن است که یک متدولوژی دقیقی برای استخراج مکتب اقتصاد اسلام و به فرموده خودشان المذهب الاقتصاد فی الاسلام» معرفی کرد یعنی تا آن زمان هر کس هم در زمینه اقتصاد از نظر اسلامی قصد نوشتن داشت، غالبا احکام فقهی یا احکام فقهی را به صورت بریده بریده می نوشت و مطرح می کرد، اما ایشان اثبات کرد اسلام آن چه درباره اقتصاد گفته است به شکل گزاره های بی ربط، بی ارتباط و پراکنده نیست، بلکه مجموعه ای منسجم و کامل است که همه اجزاء آن با هم مرتبط است. نویسنده کتاب فساد مالی » گفت: شهید صدر در واقع یک روش شناسی را در استخراج مکتب اقتصادی اسلام در کتاب اِقْتصادُنا ارائه داد، ما در قرآن و یا کتاب های حدیثی خود چیزی تحت عنوان کتاب الاقتصاد اسلامی» نداریم و یا فصل و باب خاصی در این مورد وجود ندارد آن چه وجود دارد گزاره هایی از کتاب سنت، آیات، احادیث و یا متون کتب فقها در این باره می باشد، اما به صورت یک نظام و مکتب اقتصادی منسجم که همه جای اقتصاد را به شکل یک ساختمان منسجم معرفی کرده باشد، و یا به صورت نگاه بدوی در قرآن و حدیث نیامده است، اما شهید صدر ادعا کرد در اسلام مجموعه ای منسجم در رابطه با علم اقتصاد وجود دارد. مدیر گروه اقتصاد دانشگاه خوارزمی عنوان کرد: ایشان روش خوبی برای استخراج مجموعه به شکل منسجم ارائه داد و در مرحله دوم، خودش به این روش عمل کرد و بر اساس متد و روش عملیات استباط و استخراج را انجام داد و فقط روش شناسی را ننوشت برخی فقط روش شناسی می نویسند و می گویند روش هایی ممکن ارائه شده است، اما فرآیند کشف را می توان در قالب یک متدولوژی دقیق فرآیند کشف را انجام داد. وی افزود: سپس شهید صدر گفت اگر کسی قوائد و اصولی را که من در زمینه کشف اقتصاد اسلامی بیان می کنم به آن پایبند باشیم می توانیم به گونه ای دیگر استنباط کنیم و بر اساس اصول و روش ها با مکتبی که من استنباط کرده ام مغایرت داشته باشد آن هم متصف به مکتب اقتصاد اسلامی است. محقق و پژوهشگرحوزه گفت: شهید صدر در این باره می گوید، اگر روش را بپذیرید، من با این روش به یک طریق استنباط کرده ام، شما با این روش به صورت های دیگر استنباط می کنید، همچون اصول فقه و احکام شرعی از ادله تفصیلی ضوابطی را نشان می دهد که فقها در آن مورد بحث می کنند، اما هر فقیه به یک طریقی فرآیند استنباط را انجام می دهد، متدولوژی و اصول استنباطی احکام شرعی از منابع کتاب سنت و اجماع باشد، دو فقیه همه اصول را مشترک دارند اما ممکن است وقتی وارد استنباط می شوند روش ها تفاوت داشته باشد بدان معنا که مبانی یکی باشد اما استنباط ها فرق دارد. وی در ادامه این گفت و گو با بیان اینکه فقها حق دارند نظر خود را درباره مکتب اقتصاد اسلامی ارائه کنند، اظهارداشت: یک فقیه باید در باره اینکه جامعه ای دارای اقتصاد اسلامی است یا خیر، نظر بدهد. نویسنده کتاب فساد مالی» ادامه داد: مطلبی که آیت الله العظمی جوادی آملی پیرامون سیستم بانکی و اقتصادی کشور بیان می کنند، همین است و این در تخصص ایشان می باشد نه در تخصص دیگران، ایشان می گوید اسلام گفته، فقر و فساد اقتصادی وجود نداشته باشد، رهبری در مورد قاچاق می فرمایند، برخوردی با قاچاق صورت نمی گیرد!، آنهایی که در علم اقصاد تخصص دارند، نظرات رهبر معظم انقلاب در حوزه عدالت اقتصادی بررسی کرده، دیده اند نظراتی که معظم له در حیطه عدالت و اقتصاد اسلامی داده اند، از همه نظریات افرادی که مدعی برخورداری از دانش و علم اقتصاد اسلامی هستند، جامع تر است، آن وقت عده ای می گویند، فقها نباید در این باره نظر بدهند! در حالی که این کاری علمی است و اسناد و شواهد آن موجود است، شهید صدر این باب را باز کرد و نشان داد که اسلام مکتب اقتصادی دارد. این استاد علم اقتصاد افزود: شهید صدر به عنوان یک الگو و اقتصاد دان اسلامی می گوید، علما و فقهای ما در دو مقام ارائه فتوا و استنباط وظایفی دارند، در مقام اول به عنوان یک فقیه احکام شرعی را پیرامون مسائل مختلف بیان می کنند و در مقام دوم مساله استنباط را عهده دار هستند. حجت الاسلام و المسلمین معصومی نیا با بیان اینکه متاسفانه عده تفسیر فتوا و مسائل موجود را بر عهده عالمان دین نمی دانند، خاطرنشان کرد: در گذشته و در طول تاریخ فقها به استنباط پرداخته اند و ما نیز همان گونه استنباط می نمائیم، این فقها طبق مشی فقهی خودشان احکام را استنباط کرده اند که کارشان همانند یک مجتهد و مستنبط می باشد. مدیر گروه اقتصاد دانشگاه خوارزمی افزود: فقهای ما درباره عقد اجاره، عقد بیع، خیارات و مضاربه فتوا داده اند و حتی استنباط از ادله قرآن و شریعت وظیفه آنان است، اگر امروز به شهید صدر بگوئیم قضاوت کند، آیا تائید می کند که عده ای بگویند فقها حق ندارند در خصوص مدل ها و فرمول های اقتصادی اظهارنظر کنند و فقها از این مسائل سر در نمی آورند، آن ها می گویند شما متخصص مکتب اقتصاد هستید که ربطی به علم اقتصاد ندارد. فقها از شاخص های اسلامی مطلع هستند عضو شورای علمی گروه اقتصاد پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت:هدف ما رشد و توسعه اقتصادی و رفع بیکاری است ما مکتب ریاضتی نداریم که بگوئیم مردم باید در فقر زندگی کنند، عقل ما و متخصص ها تشخیص می دهند در کشورهای خارجی فقیه دخالتی ندارد، اما از وی می پرسند آیا مطلوب اسلام می باشد یا نه. حضرت آیت الله جوادی آملی نیامده که در اقتصاد دخالت کنند، بلکه آمده پدیده ها را مطالعه کرده است و نظر خود را ارائه داده، فقیه در مقام فقاهت خود اسلام را می سنجد و می گوید اسلام به عزت اقتصادی توجه دارد، وقتی این ها را احصاء کرد نظر خود را ارائه می دهند، هیچ یک از فقها قصد دخالت نداشته اند، اگر فقیهی سررشته ای نداشته و نظر بدهد دخالت است، اما فقیهان از شاخصه های اسلامی سر در می آورند. کسانی که نظریه اقتصادی فقها را رد می کنند سر رشته ای از اقتصاد اسلامی ندارند عضو انجمن علمی اقتصاد حوزه عنوان کرد: امروز خیلی از فقها اعتقاد دارند که اقتصاد ما اسلامی نیست، آن هایی که نظر فقها را دخالت می بینند، سررشته ای از اقتصاد اسلامی ندارند و اظهار نظر می کنند آن ها خود در هر حیطه ای اظهار نظر می کنند بسیاری از مقالات با روش های نو کلاسیک بررسی شده است. اثبات مکتب اقتصادی اسلام هنر شهید صدر بود عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی افزود: شهید صدر هنرش این بود که اثبات کرد اسلام با مکتب اقتصادی دارد البته ایشان هم همانند دیگر غیر معصومان انتقاداتی به وی شده است اگر از اصول و تفکر ایشان آغاز شود تا پایان به نتایج خوبی برسیم. حجت الاسلام والمسلمین معصومی نیا در پاسخ به سوالی در باره توجه به اقتصاد اسلامی در حوزه بیان کرد: ظرفیت های خوبی در حوزه وجود دارد استعدادهای خوبی در معارف اسلامی دارند، اما چون استعدادهای بالقوه خود را به خوبی نشناخته اند هدر می روند، باید این را به جریان در آورد تا آن هایی که استعداد دارند بیایند، باید به آن ها انگیزه داد؛ البته اگر مد شود بی فایده خواهد شد باید به سمت و سوی اقتصاد اسلامی در حوزه ورود کرد، افرادی که در مرکز جامع درس می خواندند چند سال بعد چند فقیه اقتصاد دان در میان آن ها در بیاید. شهید صدر انسان فقیهی بود باید مسیر وی را بارورتر کرد، برای بانکداری اسلامی شهید صدر یک مدلی را ارائه دادند، اما در عرصه عمل با مشکلاتی مواجه شد ما در این باره کم کاری کرده ایم در این خصوص باید کارهای جدی صورت پذیرد. وی به نقش حوزه در تبیین مبانی دینی اقتصاد اشاره کرد و ادامه داد:آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه در حوزه بارها این مسائل را مطرح کرده، وی به عنوان انسانی جامع این مسائل را بررسی نموده و انگیزه لازم را دارد در این باره باید ظرفیت هایی که در حوزه وجود دارد و مدیر حوزه را به عنوان فردی زمان شناس و تیز هوش کمک کرد تا در مراکز فقهی و حوزوی این علم توسعه یابد و طلبه ها درگیر شوند می توان به نتیجه رسید، باید طلبه ها حس کنند که با سواد شوند امام (ره) فرمود ما طلبه نمی خواهیم ما ملا می خواهیم باید در این باره کار علمی صورت پذیرد و باید از زرق و برق زندگی کم کرد. این محقق حوزوی در مورد شهید صدر و دیدگاهش در مورد وضعیت جامعه افزود: شهید صدر ابتکارات مهمی در متدلوژی اقتصادی خود داشت، وی معتقد بود، ما زیربنا و رو بنا داریم، حقوق اقتصادی، فقه اقتصاد و مکتب اقتصادی از هم تفکیک شده داریم. فقها با استنباط پاسخگوی شبهات اقتصادی بودند استاد دانشگاه بیان داشت: شهید صدر گفت "درحقوق اقتصادی و فتاوای حوزه اقتصادی اعم از قراردادها و غیرقراردادها مانند عقود و بیع و مضاربه و .وجود دارد، فقها در مقامی نبودند که این ها را از هم جدا کنند آن ها با استنباط خود این شبهات را رفع می کردند". شهید صدر با زیربنا و روبنا مکتب اصولی و قواعد اصولی و فقه را با روش های درست در کنار هم چید و به کشف رو بنا از طریق زیربنا پرداخت. مدیر گروه اقتصاد دانشگاه خوارزمی اذعان داشت: در خارج از کشور یک سری مقررات را برای اقتصاد خود تعیین می کنند شهید صدر معتقد بود، اگر چشم ما را ببندند و جای دیگری ببرند و بگویند این کتاب قانون را مطالعه کنید و بگویند چه نظام اقتصادی حاکم است ناخودآگاه می گوئیم مکتب سرمایه داری است و یا در کشور دیگری می برند و ما تشخیص می دهیم مارکسیسم حاکم است؛ یعنی ما از طریق کتاب قانون می فهمیم چه قانونی حاکم است در این جا مالکیت خصوصی وجود ندارد، این مقررات روبنا می باشد، زیربنا هم نفی مالکیت و آزادی و .می باشد از این طریق می توان تشخیص داد مثلا شهید صدر می گفت ارزش افزوده را می پرسند که برای چه کسی است هر کشوری یک تعریفی دارد. شهید صدر از طریق فتاوا اصول مکتب اقتصاد اسلامی را کشف کرد وی بیان داشت: شهید صدر بسیاری از مسائل اقتصاد اسلامی را شفاف سازی کرده است، هنر وی این بود که از طریق روی هم قرار دادن فتواها اصول مکتب اقتصاد اسلامی را کشف کند، ما باید مبانی و اهداف را بشناسیم و بعد مکتب را به خوبی اجرا کنیم در فرآیند اجرا می توان نهاد ایجاد کرد و کار را به متخصص سپرد یک فقیه می آید تخصص ها را برای تحقق مکتب جمع می کند و بعد از سالها اجرا می بینیم که اقتصاد، اسلامی می شود. حجت الاسلام والمسلمین معصومی نیا یادآور شد: متخصصان و کارشناسان برای پیاده کردن مکتب، به ارائه راهکار می پردازند بطوریکه هر کشوری یک راهکار مخصوص به خود را دارد، در خارج از کشور مکتب اقتصادی تجسم یافته پیاده شده است که نظام اقتصادی نام دارد، نظام اقتصادی دارای تعاریف مختلف است، اما شکل تحقق یافته یک مکتب نظام نام دارد، در مرحله بعد وقتی این نظام تحقق پیدا می کند، روابط بین پدیده های اقتصادی در این جامعه را بررسی می کنیم که در این مسیر علم اقتصاد اسلامی ایجاد می شود. وی با ذکر مثالی گفت: ما رابطه میان پدیده هایی مانند تورم، بیکاری و رکود را در علم اقتصادی اسلامی بر اساس ارزش ها بررسی می کنیم، در حالی که در اقتصاد غرب بر اساس اصول مکتب سرمایه داری و آزادی اقتصادی، جامعه ای را ساختند و اقتصاددانان آمدند رابطه میان پدیده ها را ارزیابی کرده و نام آن را علم اقتصاد نهادند در حالی که این علم اقتصاد نمی تواند خالی از ارزش ها باشد. عضو انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم ادامه داد: شهید صدر در این باره می گوید ما مذهب اقتصادی داریم و باید این مکتب اقتصادی در خارج پیاده شود و وقتی که پیاده شد، مطالعه گردد، بطوریکه این پدیده ها علم اقتصاد اسلامی را تشکیل می دهد. وی گفت: اما این هایی که می گویند چرا فقها اظهار نظر می کنند برخی از آن ها می گویند شهید صدر گفته است که اقتصاد اسلامی مکتب است و علم به شمار نمی رود؛ این افراد اشتباه متوجه شده اند، شهید صدر می گوید، اگر بخواهیم کتابی را بنویسیم باید صبر کنیم مکتب اقتصادی ایجاد شود، بعد متخصصان پدیده ها را بررسی کنند، سپس کتاب های اقتصاد اسلامی را بنویسند این کتاب هایی که علم اقتصاد اسلامی را بیان می کند. حجت الاسلام والمسلمین معصومی نیا اظهارداشت: ما معتقدیم قبل از پیاده شدن می توان آثار اصول مکتب را دقیق ارزیابی علمی، تحلیل و استنباط کرد، همان گونه که در قرآن هم مطرح می شود اگر چنین کاری انجام دادیم چنین نتیجه ای به دست می آید، این ها همگی علم است و پیاده شده و در حال مطالعه هستیم در اقتصاد غرب هم عده ای از اقتصاددانان بر اساس مکتب و اصول شان توصیه و تحلیل دارند و می گویند چنین رفتاری در اصول مکتب ما چنین نتایجی دارد. وی خاطرنشان کرد: اینکه شهید صدر می گوید الاقتصاد الاسلامی لیس علم» معنایش این است نمی گوید، اقتصاد اسلامی ربطی به علم ندارد، بلکه منظورش این است ما در مرکز، متن را تدریس و استنباط کرده ایم، اما در جامعه می بینیم، اقتصاد ما اسلامی نیست و شبه سرمایه داری است، مردم در رفتار خودشان که مقیّد هستند رفتارهای دینی دارند و دولت نیز تا حدی پایبند به اصول است، اما ببینیم در کجای قانون بودجه و بانکداری و از این قبیل مسائل، اقتصاد اسلامی را پیاده کرده ایم؟ فاصله ما با اقتصاد اسلامی بسیار زیاد است. با گذشت 38 سال از انقلاب اسلامی هنوز با اقتصاد اسلامی فاصله داریم استاد دانشگاه ادامه داد: اتفاقا ساختار اصلی با اقتصاد اسلامی فاصله دارد ما 38 سال از انقلاب را پشت سر گذاشته ایم، واقعا دیر شده است، عده ای بر اساس آن حرکت می کنند، اما ساختار کلی با اسلام فاصله دارد و این برای ما خوب نیست. ما در کشور با تَوَرکُود - TAVARKOOD » مواجه هستیم/ اقتصاد مقاومتی علاج کار است نویسنده کتاب فساد مالی» گفت:جامعه ما دچار رکود و تورم است، ما با تورکود» مواجه ایم، بعد می گویند معادله ای بین تورم و رکود مواجه دارد، در سالهای اخیر تورم پایین و رکود بالا رفته است، در این میان اقتصاد دانان می گویند که تورم را پایین بیاورید عده ای می گویند چرا رکود را هم پایین نیاوردید، راهکارهایی ارائه می شد که تورم و رکود با هم پایین بیاید، اگر چه تورم پایین آمده است، اما رکود در جامعه بیداد می کند، این هنر نیست، بلکه باید کاری انجام می گرفت که با اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی تورم و رکود را کاهش دهیم، اجرای ت های اقتصاد مقاومتی علاج کار ما است، چرا که به اقتصاد مردمی و درون زاد توجه دارد، اگر جوانان را به کار بگیریم، تولید بهبود می یابد، پس اشکال به ت ها بر می گردد. مدیر گروه اقتصاد دانشگاه خوارزمی افزود: وقتی فقیهی می آید و اعتراض می کند و می گوید که فقر و بیکاری باید از میان برود اعتراض می شود که چرا دخالت می کند در حالی که این فقیه می گوید چرا به درستی برای حل مشکلات ت گذاری نشده است؟ وی تاکید کرد: علم نوین اقتصاد هم تورم و هم رکود را حل می کند، اگر کسی مدعی اقتصاد نوین است باید بتواند هم رکود و هم تورم را با هم حل کند، اما این رویکرد هنوز در جامعه اسلامی ما تحقق نیافته است.
منبع:حوزه


آخرین جستجو ها

ایل بزرگ بهمئی roavirantle بودو کای دو کاراته شهر اندیمشک sterrafgoodgprer folcknowmenu Michel's notes کانون فرهنگی جوانان شیرآباد تالش rasmosapho گودرز صادقی (Goudarz Sadeghi) وبلاگ احمد علیزاده فلاح